رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه سن داره

raha

تاتی

سلام عسلم با عرض پوزش از این همه تاخیر یه خبر مههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههم همه دست و سوت یادشون نرهههههههههههههههههههههه                                                                  صدای دستا کمممممممممممممممممممممممممممممممههههههههههههههههههه حالا جییییییییییییییییییییییییییییغ رها خانم دیشب اولین قدماشو با اون پاهای کوچولوش برداشت اله...
7 خرداد 1391

...........

وای ......................... یه عالمه دست................................ همه سوت............................... جیغ............................. آقایون دست .......خانوما رقص...........................حالا برعکس دخترمون میگه ماما..................... البته به همه چیز باباش میگه بگو بابا راست راست تو چشاش نگاه میکنه میگه ماما........ تازه الان ٣ روزه که چهاردست  پا حرفه ای میره دیروزم با مخ از روی تخت افتاد... راستی مامانی نزدیک عیده با اینکه یه عالمه لباس نو داری امشب میرم برا مسافرت مون بازم برات لباسای خوشگل بخرم امسال اولین عید نوروز زندگیته   عاشقتم ...
17 اسفند 1390

پیشی

  دخمل ما دوباره هورا شده هورا ........................................هورا حالا بازم همه دست ....دست رها خانم چهار دستو پا میره عین پیشی   ...
12 اسفند 1390

دندونی

وای امروز کلی ذوق کردم وقتی مامان سیما گفت: اولین دندون      شما داره جوونه میزنه دندون نو مبارک مامانی............................... وقتی با قاشق میزنیم رو لثه هات تق تق صدا میده امروز با عمه مونا و مامان سیما می بریمت آتلیه تا یه عالمه عکس ناز بگیری امیدوارم خوش اخلاق باشی  البته بعیده ...
1 اسفند 1390

دس دسی

حالا بازم همه دست سوت ............... حالا دست........ همه سوت................... دخمل ما امروز یاد گرفته دس دسی میکنه ...
12 بهمن 1390

با با

سلام نفسم یه اتفاق بزرگ حالا همه دست....... بیا بالاااااااااااااااااااا   شما دیروز برای اولین بار گفتی   با با من و باباییت از ذوق داشتیم غش می کردیم   اولین کلام قشنگت بابا بود. البته از دیشب که ٢ بار گفی بابا تا فهمیدی منو بابا هیجان زده شدیم اعتصاب کردی دیگه نمی گی.     امروز بردیمت دکتر همچین حساب خانم دکترو گذاشتی کف دستش که دیگه معاینت نکنه عاشقتم ...
26 دی 1390

بدون عنوان

    تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولد 8 ماهگیت مبارک       سلام عسل مامان من همین الان ١ ساعت برات با بدبختی مطلب نوشتم همش پاک شد الانم حسابی عصبانیم حالا دو باره   شما چند روز پیش رفتی توی ماه خیلی جیگر شدی حسابی با اسباب بازیهات خودتو سرگرم می کنی البته اسباب بازیهات جعبه دستمال کاغذی ، کنترل تلوزیون ،گوشی تلفن و لپ تاپه اینم چنتا عکسات  رها در حال غذا خوردن با لذت   رها در حال غذا خوردن با تعجب    رها در حال غذا خوردن با عصبانیت   رها در حال شا...
23 دی 1390

7

سلام مامانی اینروزا خیلی خستم کردی دلم به غذا خوردنت خوش بود که از غذا هم افتادی شبا تا صبح ١٠٠ بار بیدار میشی خیلی سخته هم خودت اذیت میشی هم مامان و بابا رو ............. تنها دلخوشیم فعلاً ماشینیه که بابایی برام کادو خریده.خیلی خوشگله اما هنوز پلاک نشده. خسته ام نمیتونم بنویسم ولی عاشقتم ...
4 دی 1390

بدون عنوان

سلام عسلم اون روز وقت نکردم برات عکس بزارم حالا میزارم منو این همه راه آوردن شمال که  آب نشونم بدن؟ بیکارن این قله رو خودم فتح کردم   این جا چه با حاله.... بابایی فیلم هندیه؟ بدون شرح تو راه شمال من و ساغر....... چه خوش تیپیم یاد گرفتم وایسم دارم ممن میخورم مامان و بابا برام این تاپ و خریدن که دیگه نق نزنم.... زهی خیال باطل     مامانی میدونی چقدر بزرگ شدی؟ میشینی می ایستی همه چیزو با دستای کوچولوت بر میداری کلی هم غذاهای خوشمزه میخوری. حسابی هم غر می زنی که با این یکی نمی تونم کنار بیام.... عاشقتم.        ...
29 آذر 1390

تولد 7 ماهگی با تاخیر

سلام عسل مامان خیلی دیر دارم برات می نویسم آخه هم اینترنت قطع بود هم اینقدر اذیت کردی که نذاشتی نفس بکشم.   راستی عزیزم ٦ ماهتم تموم شد.تو این مدت خیلی اتفاقها افتاد . اول اینکه اساسی مریض شدی و نفسمونو گرفتی.نزدیک بود بیمارستان بستری شی اما به خیر گذشت. بعدش رفتیم شمال با دوست مامانیٍ ، خاله نسیم و خاله الی. بعدشم واکسن ٦ ماهتو زدی که بازم نفسمونو بریدی. ٣ شب نخوابیدی.کلی تب کردی خلاصه منو بابایی مردیم.البته مامان سشما هم همینطور. روزها میگذرد و تو همچنان غر میزنی.کی تموم میشه ... نمی دونم. دوست دارم.
25 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به raha می باشد